In Libreria
Sinossi
Nel 1892 Sigmund Freud trattò con successo il caso di una giovane donna che soffriva di difficoltà deambulatorie psicogenetiche e attribuì il buon esito della terapia alla tecnica psicoanalitica della riemersione dei desideri e dei pensieri traumatici. Se si fruga, tuttavia, tra i suoi appunti, come indica Yalom in queste pagine, si scopre agevolmente che Freud fece ricorso a numerose altre attività terapeutiche. Interagì con la famiglia a favore della paziente, aiutò la donna ad affrontare i complessi problemi familiari, e a più riprese la consolò e la rassicurò sui suoi sentimenti di colpa. Si avvalse, insomma, di «aggiunte» che sfuggono alla teoria formale, ingredienti elusivi, difficili da definire e insegnare, così come è difficile definire e insegnare la compassione, l'attenzione, il toccare il paziente a un livello più profondo. Queste «aggiunte» costituiscono il cuore della «psicoterapia esistenziale» esposta in questo volume. Una psicoterapia che, attraverso il suo approccio dinamico, «si focalizza sulle preoccupazioni radicate nell'esistenza dell'individuo». Come il filosofo rivolge il suo pensiero alle questioni della vita e della morte, così anche il terapeuta deve, per Yalom, incoraggiare l'individuo a guardare dentro di sé e a occuparsi della propria situazione esistenziale. Una cura di sé che non può sottrarsi alle quattro preoccupazioni ultime radicate nell'esistenza dell'individuo: la morte, la libertà, l'isolamento e l'assenza di senso. Ciascuno di noi brama l'idea del perdurare, dell'avere fondamento, della comunità e del senso; e tuttavia dobbiamo tutti fronteggiare la morte, l'assenza di fondamento, l'isolamento e l'assenza di senso.
- ISBN:
- Casa Editrice:
- Pagine: 638
- Data di uscita: 28-03-2019
Recensioni
تاثیرگذارترین کتاب زندگیم تا الان. رویکرد اگزیستانسیال با وجود باگ هایی که داره و انسان رو انقدر تنها و بدبخت میکنه که مطمین نیستم همه آدمها بتونن با این رویکرد به حیات ادامه بدن، ولی در عوض وقتی دیگه کاملا همه چیزو ازت گرفت، مجبورت میکنه به چیزایی که حالا باید تنهایی و بدون هیچ کمکی به دست بیاری فکر Leggi tutto
از بیرون به درون آمدم: از منظر به نظّاره به ناظر. ــ نه به هیأتِ گیاهی نه به هیأتِ پروانه‌یی نه به هیأتِ سنگی نه به هیأتِ برکه‌یی، ــ من به هیأتِ «ما» زاده شدم به هیأتِ پُرشکوهِ انسان تا در بهارِ گیاه به تماشای رنگین‌کمانِ پروانه بنشینم غرورِ کوه را دریابم و هیبتِ دریا را بشنوم تا شریطه‌ی خود را بشناسم و جه Leggi tutto
وقتی شاهکار دیگه ای از اروین یالوم میخونم کمتر کتابی پیدا میشه که یارای مقابله باهاشو داشته باشه.این کتاب دربرگیرنده ی عمیق ترین مشکلات جامعه امروز یعنی مرگ،آزادی،تنهایی و پوچیه.تموم مسائلی که انسان مدرن امروزی باهاش روبروست. مرگ همانطور که هایدگر دنیا را بر دو وجه استوار کرده(فراموشی هستی و اندیشیدن Leggi tutto
گفتنی راجع به این کتاب خیلی زیاده، فقط باید خوند. اما خیلی خلاصه اینکه : اگه دچار بحران معنایی، زندگیت پر از ترس از مرگ و تنهایی و رهاشدگی در دنیاست و خیلی دردای دیگه که باز به همینا برمیگرده و حوصله گفتنش نیست، راه حل رهاییت اینه : -جُستن -آفریدن -ساختن در یک کلام : تعهد و عمل. برای پیدا کردن حقیقت و معنای Leggi tutto
«حس من درباره کتاب» من با این کتاب به خیلی از مسایل فکر کردم ، خیلی از خاطراتم و به یاداوردم ، خیلی چیزها یاد گرفتم و تغییر افکار (یا بهتره بگم حساس شدنم نسبت به مفاهیم کتاب توی زندگی روزمرم) خیلی برام محسوسه و خوب ادم از یک کتاب دیگه چی میخواد ؟ * به دلیل طولانی بودن ریویو موضوعات کم اهمیت تر را در ا Leggi tutto
کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال تلاشی ست برای شناخت انسان و پویه شناسی درونی اش بر اساس چهار دلواپسی غایی اگزیستانسیال و کاربست این شناخت در رواندرمانی. این چهار دلواپسی غایی عبارتند از: مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی. هر کدام از این دلواپسی ها تنش دیالکتیکی را منجر می شود و اضطراب ناشی از این تنش است. روان Leggi tutto
’ به طور خلاصه این کتاب به چهار دلواپسی غایی می‌پردازد: مرگ: اکنون وجود داریم، ولی روزی می‌رسد که دیگر نیستیم. آزادی: فقدان ساختار خارجی است. زیر پایمان زمینی نیست. تنهایی: انزوایی بنیادین، جدا افتادن هم از مخلوقات هم از دنیا. پوچی: چرا زندگی می‌کنیم؟ ‘ الان که تموم شده حس این رو دارم که چند تا کتاب ر Leggi tutto
مرگ، آزادی، تنهایی، پوچی. محال است آدم در طول عمرش یک‌بار با یکی از این موضوعات مواجه نشده باشد. گاهی مرگ مثل موش کوچکی از روزنه‌های ذهن‌ات عبور می‌کند و تو با تله‌های انکار آن را پس می‌زنی، گاهی تمام یک‌سال را در تنهایی غرق می‌شوی و در انتها هیچ نجات غریقی جز خودت نیست که دست‌ات را بگیرد. گمانم آدم Leggi tutto
Citazioni
Al momento non ci sono citazioni, inserisci tu la prima!
